خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
آببردار
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
صفت
۱.۴
مترادفها
۱.۴.۱
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
فارسی
آوایش
ویرایش
/آب/بَردار/
صفت
ویرایش
آب بردار
(گفتگو): محل تأمل یا زیانبار بودن آن.
عمل دولت قدری آببردار است. «
مخبرالسلطنه
»
آب، آب برداشتن چیزی.
مترادفها
ویرایش
آببر
،
آببرد
،
آببرگردان
منابع
ویرایش
فرهنگ بزرگ سخن