آزادی
فارسی ویرایش
ریشه لغت ویرایش
- فارسی
آوایش ویرایش
- /آزادی/
حاصل مصدر ویرایش
آزادی
- (سیاسی): امکان عملی کردن خواستهها به صورت فردی یا جمعی؛ حق اقدام و انتخاب بدون دخالت دیگران.
- رها بودن از قید و بند؛ نبودن مانع یا مزاحم برای انجام کاری.[۱]
- رهایی از سلطهٔ حکومتهای استبدادی. برخورداری از حقوقِ شهروندی.
برگردانها ویرایش
ترجمهها
پانویس ویرایش
- ↑ برگرفته از āzādī(h) در فارسیِ میانه «آزادی، رهایی؛ اشرافیت؛ ممنون، سپاس»، از āzād «آزاد؛ اشرافی، نجیب»، از *ā-zāta- (صفتِ āzāta- در اوستایی «بزرگزاده، نجیبزاده»).
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن/ زبانِ پارسیگ رهام اشه