فارسی ویرایش

ریشه لغت ویرایش

  • فارسی

آوایش ویرایش

  • /آسودِه/

  صفت مفعولی ویرایش

آسوده

  1. بدون غم و درد؛ دارای آسایش. رها و آزاد و فارغ.
  2. خستگی در کرده. آرام گرفته، فارغ. خوش، شادمان. تنبل، بیکاره. بی‌رنج، بی‌تعب. بهره‌مند.

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین