آسیمه
فارسی ویرایش
ریشه لغت ویرایش
- فارسی
آوایش ویرایش
- /آسیمِه/
صفت ویرایش
آسیمه
- (قدیمی): آشفته، پریشان. مضطرب، سرگشته. ژولیده. شتابزده. هراسیده. هراسان، مضطربانه.
کهن واژه ویرایش
- آسیمه ممکن است در زبان معیار باستان به بصورت آ - سیمه قابل تجزیه باشد؛ که آ نشانه قوم یا قبیله بوده و سیمِه احتمالا به معنی صفتی خاص مانند ترس، در وجود ایشان است.
واژههای مشتق شده ویرایش
برگردانها ویرایش
منابع ویرایش
- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس/ شاهنامه