فارسی ویرایش

 
آفتاب بر دریاچه‌ی نمک

ریشه لغت ویرایش

  • فارسی

آوایش ویرایش

  • /آفتاب/

  اسم ویرایش

آفتاب

  1. ستاره نورانی (از ثوابت) مرکز منظومه شمسی که نور و حرارت زمین از آن است. خورشید، شمس.
  2. (مجاز): نوری که از خورشید به زمین می‌تابد، نور و تابش خورشید.
    آفتاب از سر دیوار گذشتن: نزدیک شدن غروب.

واژه‌های مشتق شده ویرایش


برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت بزرگ، فرهنگ لغت معین