آقابالاسر
فارسی ویرایش
ریشه لغت ویرایش
- فارسی
آوایش ویرایش
- /آقا/بالا/سَر/
اسم مرکب ویرایش
آقابالاسر
- (گفتگو): آنکه بیمورد در کار دیگران دخالت و امرونهی میکند و برای خود حق برتری و بزرگی قائل است. رئیس. سرپرست.
- به کار خود سرگرم بود و آقابالاسر نداشت. «جمالزاده»
مترادفها ویرایش
- آقا، آقای، آقایی، آقازاده، آقاسی، آقامنش، آقایان، آقاپسر، آقاجان، آقامعلی، آقاباجی، آقاپرست، آقاشدن، آقایخودبودن
منابع ویرایش
- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین گفتگو