آمرزیدن
فارسی ویرایش
ریشهشناسی ویرایش
- پهلوی
آوایش ویرایش
- [آمر/زیدَن]
فعل ویرایش
آمرزیدن
- کنش بخشودن، عفو کردن توسط خدا.
- گناه آمرز رندان قدح خوار ..... به طاعتگیر پیران ریا کار «جامی»
مصدر متعدی ویرایش
- بخشیده شدن گناه توسط خداوند، غفران، آمرزش.
ریشهشناسی۲ ویرایش
- هندواروپایی ماده ماضی āmurzid که جعلی است از ماده مضارع āmurz با پسوند جعلی ساز id در زبان پهلوی، از āmržd-a* به چم دلسوزی کردن،همساخته از پیشوند تاکید ā و ریشه mrž-d* به چم مهربان بودن در زبان ایرانی باستان، از ریشه mlğ / *mrğ* به چم زدودن و پاک کردن.
مترادفها ویرایش
فعلها | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
بن واژه | آمرزیدن | ||||||
بن ماضی | آمرزید | ||||||
بن مضارع | آمرز | ||||||
شخص | مفرد | جمع | |||||
اول شخص | دوم شخص | سوم شخص | اول شخص | دوم شخص | سوم شخص | ||
گذشته | من | تو | او | ما | شما | اویان/آنها | |
ساده | آمرزیدم | آمرزیدی | آمرزید | آمرزیدیم | آمرزیدید | آمرزیدند | |
استمراری | میآمرزیدم | میآمرزیدی | میآمرزید | میآمرزیدیم | میآمرزیدید | میآمرزیدند | |
کامل | آمرزیده بودم | آمرزیده بودی | آمرزیده بود | آمرزیده بودیم | آمرزیده بودید | آمرزیده بودند | |
التزامی | آمرزیده باشم | آمرزیده باشی | آمرزیده باشد | آمرزیده باشیم | آمرزیده باشید | آمرزیده باشند | |
مستمر | داشتم میآمرزیدم | داشتی میآمرزیدی | داشت میآمرزید | داشتیم میآمرزیدیم | داشتید میآمرزیدید | داشتند میآمرزیدند | |
حال | من | تو | او | ما | شما | اویان/آنها | |
ساده | آمرزم | آمرزی | آمرزد | آمرزیم | آمرزید | آمرزند | |
استمراری | میآمرزم | میآمرزی | میآمرزد | میآمرزیم | میآمرزید | میآمرزند | |
کامل | آمرزیدهام | آمرزیدهای | آمرزیده/آمرزیدهاست | آمرزیدهایم | آمرزیدهاید | آمرزیدهاند | |
ملموس | دارم میآمرزم | داری میآمرزی | دارد میآمرزد | داریم میآمرزیم | دارید میآمرزید | دارند میآمرزند | |
التزامی | بآمرزم | بآمرزی | بآمرزد | بآمرزیم | بآمرزید | بآمرزند | |
آینده | - | من | تو | او | ما | شما | اویان/آنها |
خواهم آمرزید | خواهی آمرزید | خواهد آمرزید | خواهیم آمرزید | خواهید آمرزید | خواهند آمرزید | ||
دستوری | - | تو | - | شما | - | ||
امر | بآمرز | بآمرزید | |||||
نهی | نآمرز | نآمرزید |
––––
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین