فارسی ویرایش

ریشه لغت ویرایش

  • فارسی

آوایش ویرایش

  • /آمیزَنده/

  صفت ویرایش

آمیزنده

  1. خوش معاشرت.
    سغد ناحیتی است ... با ... مردمانی مهمان‌دار و آمیزنده. «حدودالعالم»

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ بزرگ سخن