آوارگی
فارسی ویرایش
ریشه لغت ویرایش
- فارسی
آوایش ویرایش
- /آوارِگی/
حاصل مصدر ویرایش
آوارگی
- آواره بودن؛ در به دری؛ سرگردانی.
- جوانک... در آن عالم استیصال و آوارکی آرزو کرد. «جمالزاده»
- بیخانمانی، بیمنزلی. سرگردانی، پریشانی.
برگردانها ویرایش
ترجمهها
|
منابع ویرایش
- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین