ارد
فارسی ویرایش
ریشه لغت ویرایش
- اسکیتی
آوایش ویرایش
- /ارد/
اسم خاص ویرایش
ارد
زبان دیگر ویرایش
ریشه لغت ویرایش
- ایرانی
اسم ویرایش
اُرْد
- (اُرْد): در گویش گنابادی یعنی جنگجو طلبیدن ، مبارز طلبیدن، مهلتدهی.
- (اَرِدْ): در گویش گنابادی یعنی بیاورد ، پس دهد.
- (اَرْد): در گویش گنابادی (گبری) یعنی فرمانده اردو، سرلشکر، رئیس جنگجویان.
- (اِرَدَ): در گویش گنابادی یعنی توان، نیرو.
زبان دیگر ویرایش
ریشه لغت ویرایش
- انگلیسی
اسم ویرایش
ارد
- فرمان، دستور؛ فرمان کسی را خواندن، به حرف کسی اهمیت دادن، فرمان کسی را انجام دادن.
–––
برگردانها ویرایش
- نویسه انگلیسی
|
منابع ویرایش
- فرهنگ فارسی معین
- تاریخ ماد: ISBN 964-445-106-6