(~.)

فارسی ویرایش

ریشه‌شناسی ویرایش

اسم ویرایش

  1. چند کشور متحد که دارای مرام و روش سیاسی یکسان باشند.
  2. قطعة زمین.
  3. قطعه‌ای از مصالح ساختمانی.
  4. ظرفی که در آن شراب خورند.

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین

(بُ لُ)

اسم ویرایش

  1. ناحیه‌ای شامل چند قریه و ده.
  2. جماعت، دسته.

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها ویرایش

انگلیسی
district