تعادل
(تَ دُ)
فارسی ویرایش
ریشهشناسی ویرایش
مصدر لازم ویرایش
- با هم برابر شدن.
(اِم
صفت ویرایش
- براب
ریشه ویرایش
- هنگامی جسمی در تعادل است که منتجة همة نیروهای وارد بر آن برابر صفر باشد (فیزیک)
- وضعیتی که شخص در آن حالت مطلوب و طبیعی دارد و در برابر محرکها واکنش طبیعی از خود نشان میدهد (روانشناسی)
- کامل نشدن واکنش شیمیایی در اثر پیدایش واکنش معکوس که در پایان دو واکنش با سرعت مساوی انجام میگیرد و دستگاه بی تغییر میماند (شیمی)
- تناسب (هنر)
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین
- تعامل
برگردانها ویرایش
- ایتالیایی
اسم ویرایش
- انگلیسی
- stasis