فارسی ویرایش

ریشه شناسی ویرایش

  • فارسی

آوایش ویرایش

  • [جَن/گَندِه]

  صفت ویرایش

جنگنده

  1. آن که می‌جنگد، رزم کننده.
  2. کسی یا چیزی که می‌جنگد. جنگاور
  3. (جنگی): هواپیمایی که در جنگ استفاده می‌شود.

 مثال ویرایش

  1. جنگ پشه با حبشه: جنگ یا نزاع ضعیف با قوی.
    وقتی بابا بیاید خانه، جنگ پشه با حبشه، و فحش و کتک شروع می‌شود. (فصیح)

––––

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین