دشت
فارسی ویرایش
ریشهشناسی ویرایش
- پهلوی
آوایش ویرایش
- [دَشت]
اسم ویرایش
دشت
- صحرا، زمین پهناور و ناهموار.
- تلفظ درست دشت به زبان معیار باستان دَش بوده و معنی نخست نه به معنی صحرا یا مزرعه بلکه به مفهوم اولین دریافت سکه در برابر کار یا خدمتی بود که انجام میگرفت؛ چون اغلب اجرتها بر سر زراعت و زمین بود لذا با دشت و صحرا مترادف شده است.
- دستلاف.
- پیش مزد.
عامیانه ویرایش
- فروش اول هر کاسب.
- دشت کردن نخستین بار، پول گرفتن، فروختن جنس اولین بار در هر روز.
- دشت کسی را کور کردن کنایه از: اولین بار فروش از او نسیه خریدن، موجب کسادی کار او شدن.
- پول نخستين فروش خود در روز، يا هفته، يا ماه و سال.
مترادفها ویرایش
––––
برگردانها ویرایش
ترجمهها
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین