دیپلم

فارسی

ریشه‌ لغت

• فرانسوی

آوایش

• /دِپیلُم/

اسم

دیپلم

1. گواهی‌نامه رسمی پایان تحصیلات متوسطه (دبیرستانی).
2. گواهی‌نامه پایان تحصیلات عالی (لیسانس یا دکترا)
3. گواهی‌نامه یک دوره آموزشی.

واژه‌های مشتق شده

• دیپلمه، دیپلمات، دیپلماسی، دیپلم افتخار

––––

برگردان‌ها

ترجمه‌ها

• ایتالیایی: diploma
• انگلیسی: diploma
• degree

منابع

• فرهنگ لغت معین
• فرهنگ بزرگ سخن