(رَ)

فارسی ویرایش

ریشه‌شناسی ویرایش

مصدر لازم ویرایش

  1. جنبیدن.
  2. حرکاتی موزون همراه آهنگ موسیقی اجرا کردن ؛ پای کوفتن.
  3. رخس واژه درست رقص هست که رفته تو عربی وشده رقص و برگشته به زبان پارسی

(اِم

صفت ویرایش

  1. پایکوبی. ؛ خوش ~ی خوش خدمتی تا حد شتابزدگی چاپلوسانه.

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین
ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ رقص دارد

اسم ویرایش

  1. رقص یا فَرخه (واژه پارسی آن)
  1. معمولاً به حرکت‌های انسان که برای بیان یک حالت انجام می‌گیرد گفته می‌شود. رقص می‌تواند در یک محیط اجرایی، روحانی یا اجتماعی اجرا شود.
  2. همچنین برای نشان دادن جنبش‌های موزون و ترازمند جانداران و اشیاء دیگر بکار می رود مانند رقص برگ‌ها، رقص جفت گیری در جانوران یا رقص باد.

برگردان‌ها ویرایش

ایتالیایی

اسم ویرایش

danza

اسم ویرایش

ballo

انگلیسی
terpsichore