زو
فارسی ویرایش
گونههای دیگر نوشتاری ویرایش
ریشه لغت ویرایش
- نیاهندوایرانی
آوایش ویرایش
- /زُو/
اسم ویرایش
زو
- (قدیم): ممکن است به نای، توان، طاقت تعبیر میشده ولی ریشه آن مبهم است؛ به دریا هم تعبیر میشود.
- در شاهنامه پیشوند و پسوند بعضی شاهان است، زوتهماسپ. گاهی هم بجای ذی بکار میرود مانند زو منوچهر که بجای ذی منوچهر است.
- زو در گویش گنابادی یعنی دره عمیق همراه دارای آبشار یا چشمه ، نام یکی از مناطق ییلاقی و تفریحی گناباد
واژههای مشتق شده ویرایش
––––
برگردانها ویرایش
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین