زیبا
۳
فارسی ویرایش
ریشه لغت ویرایش
- فارسی
آوایش ویرایش
- /زی/با/
صفت فاعلی ویرایش
زیبا
- قشنگ، خوشگل، نیکو، جمیل، شایسته، زیبنده.
- زیبا از دو کلمه زی - با شکل گرفته و در زبان معیار باستان ظاهراً به معنی خراب، فاسد یا هرزه داشته است.
––––
برگردانها ویرایش
ترجمهها
|
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین