(~.)

در کوردی به معنای "شُل" است

پشتیند شل:پشتبند شُل

گاهی همراه "مل" می اید ( شل و مل ) این یک اصطلاح است که بیشتر برای تعریف از اندام خانم ها بکار میرود

در لری بختیاری

شَلْ: زخمی، آسیب دیده، لنگ

شَلاشَل: لنگان لنگان

شُل: لق، سست

فارسی ویرایش

ریشه‌شناسی ویرایش

صفت ویرایش

  1. کسی که دست یا پایش ناقص باشد.

(شُ)

  1. نرم.
  2. وارفته.
  3. سست.
  4. آبکی. ؛ ~ کن سفت کن درآوردن کنایه از: دستورهای متضاد دادن یا اعمال متناقض کردن.

(ش)

اسم ویرایش

  1. نیزة کوتاه.

(شَ)

  1. ران، ران انسان یا حیوان.

(شَ)

اسم ویرایش

  1. پوست نازک رنگینی که در میان درز کفش و موزه و یراق زین اسب نهاده بدوزند به جهت خوش آیندگی.

منابع ویرایش

  • فرهنگ فارسی معین
  • فرهنگ کوچک زبان پهلوی
  • فرهنگ واژ های اوستا

برگردان‌ها ویرایش

برگردان‌ها ویرایش

ایتالیایی

صفت ویرایش

molle

انگلیسی
solute