خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
طعنه
زبان
پیگیری
ویرایش
فهرست
۱
فارسی
۱.۱
ریشه لغت
۱.۲
آوایش
۱.۳
اسم
۱.۳.۱
برگردانها
۱.۳.۲
منابع
فارسی
ویرایش
ریشه لغت
ویرایش
عربی
آوایش
ویرایش
/طَعنِه/
اسم
ویرایش
سرزنش
کردن.
به هر جای کآواز او آمدی.....ازو زشت گفتی و طعنه زدی (
شاهنامه
)
یک بار
نیزه
زدن.
––––
برگردانها
ویرایش
ترجمهها
ایتالیایی:
ironia
sarcasmo
انگلیسی:
torpe
taunt
sikt
scoff
satire
sarcasm
rail
quip
jest
jeer
jape
irony
snooker
sardonic
sarcastic
railer
piquancy
nippy
needle
ironist
ironic
giber
bitter
heckle
bob
biting
gibe
vers de societe
منابع
ویرایش
فرهنگ لغت معین