عالم
فارسی ویرایش
ریشه شناسی ویرایش
- نیاهندوایرانی
آوایش ویرایش
- [عا/لًم]
صفت ویرایش
عالم
- به مفهوم باستانی کلمه فرد یا شخص چاق با اندام ژلهای لرزان.
- دانا، دانشمند
ریشه شناسی۲ ویرایش
- عربی
اسم ویرایش
- عالَم
- دنیا، هستی.
- موجودات.
- نمادی برای بزرگی، عظمت.
- حیطه، محدوده ؛ عالم هنر، عالم مستی.
- حالت، وضعیت.
- هر کدام از دو جهان فانی و باقی، هر کدام از دنیا و آخرت. ؛ ~ و آدم کنایه از: همة مردم.
- برگرفته از واژه عربی علم
مترادفها ویرایش
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین
––––
برگردانها ویرایش
ترجمهها