فارسی ویرایش

ریشه لغت ویرایش

  • پهلوی

آوایش ویرایش

  • /فَرزَند/

  اسم ویرایش

فرزند

  1. انکه از دیگری زاده شده است، بچه، پسر یا دختر، نتبجه، محصول. نسل، ولد عربی.
    در پهلوی فْرَزَنْد است و در پارسی باستان فرزئینتی غالباً به پسر و گاه به دختر اطلاق شده است. فرّ به معنای شکوه و زند به معنای بزرگ است، مانند شازند به معنای شاه بزرگ.
  2. فرزند به معنای شکوه بزرگ آدمی است.[۱]

––––

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین
  • فرهنگ بزرگ سخن

پانویس ویرایش

  1. ابراهیم دهگان