فارسی ویرایش

ریشه‌ لغت ویرایش

  • فارسی

آوایش ویرایش

  • /قوطِی/

  اسم ویرایش

قوطی

  1. ظرفی برای نگه داری یا حمل چیزی به شکل هندسی منظم با ته مسطح.
  2. جعبه، به ویژه جعبه کوچک.

  مثال ویرایش

  1. توی جعبه هیچ عطاری پیدا نشدن. بسیار عجیب و غیرمنتظره بودن. قارقهَ سوته » شیر کلاغ.

زبان دیگر ویرایش

  • بهاری

قوطه

  1. ظرف توخالی فلزی یا انواع دیگر معمولا با درب. تاقادان.
    قوطه بُش‌دهِ.
    قوطی خالی است.

––––

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین