فارسی ویرایش

ریشه لغت ویرایش

  • عربی

آوایش ویرایش

  • /مُقتَضی/

  اسم ویرایش

مقتضی

  1. اقتضاکننده، تقاضاکننده.
  2. در فارسی لازم، لازمه، شایسته، درخور.
  3. مطابق، مواف.

  قید ویرایش

  1. سبب، موجب.

ریشه شناسی۲ ویرایش

  • /مُقتَضا/

  اسم مفرد ویرایش

مُقتَضیٰ

  1. اقتضا شده.
  2. تقاضا شده، درخواست شده.

––––

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین
  • فرهنگ بزرگ سخن