فارسی ویرایش

ریشه لغت ویرایش

  • فارسی

آوایش ویرایش

  • /مِیوِه/

  اسم ویرایش

میوه

  1. (گیاهی): بخشی از پیکر گیاهان نهان‌دانه که از رشد تخمدان بوجود می‌آید و دانه یا دانه‌های گیاه را در برمی‌گیرد و بعضی انواع آن خوراکی است؛ بار، ثمر.
    میوه ممکن است در زبان معیار باستان بصورت مَی‌وَ تلفظ می‌شده که کنایه از دادن نوشیدنی رایج آن دوران است.

  استعاره ویرایش

  1. میوه دی دل کنایه از: فرزند.

––––

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ بزرگ سخن
  • فرهنگ لغت معین