فارسی ویرایش

ریشه شناسی ویرایش

  • فارسی

آوایش ویرایش

  • [کاک]

اسم ویرایش

  1. نانی که از آرد خشکه با روغن و شیر پزند.
  2. سر زبان، نوک زبان.
  3. مرد.
  4. مردمک چشم.
  5. هر چیز خشکیده و باریک.
  6. میان تهی.

ریشه شناسی۲ ویرایش

  • عیلامی

اسم ویرایش

  1. از خدایان مردم عیلام باستان توصیف شده و کاک کیروا اصطلاح دیگری است که جزء اول آن به نام خدای کاک مزیین است.

منابع ویرایش

––––

برگردان‌ها ویرایش