کرک
فارسی ویرایش
ریشه لغت ویرایش
- فارسی
آوایش ویرایش
- /کُرک/
اسم ویرایش
کُرک
- (جانوری): الیاف حیوانی، پشم نرم بدن جانوران پشمدار.
- (مجاز): موهای تازه روییده شده در صورت جوانان.
- سقف خانه.
- خرچنگ.
ریشه شناسی۲ ویرایش
- /کَرَک/
- (جانوری): بلدرچین، بدبدک، سلوی، مرغ خانگی، ماکیان.
- بلدرچین، پرندهای کوچک از راستهٔ ماکیانسانان، تیرهٔ قرقاولسانان.
ریشه شناسی۳ ویرایش
- /کُرُکّ/
- مرغ کُرْچ، حالت مرغی که آماده خوابیدن روی تخم است.
صفت ویرایش
- ماکیانی که از بیضه کردن بازآمده و مست شده باشند.
––––
برگردانها ویرایش
ترجمهها
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن