(کُ لّ یّ)

فارسی ویرایش

ریشه‌شناسی ویرایش

(ص نسب.)

  1. منسوب به کل، هر چیز که عمومیت داشته باشد، عمومی.
  2. در فارسی: عمده، زیاد.

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین

(کُ)

اسم ویرایش

  1. کولی: نوعی ماهی کوچک استخوانی و پر گوشت که در مرداب انزلی و بحر خزر فراوان است و آن را در حوض‌ها نگهداری کنند، رضراضی.

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین

(کُ لِ)

(ص نسب.)

  1. روستایی.
  2. جذام، خوره.

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها ویرایش

ایتالیایی

صفت ویرایش

generale

صفت ویرایش

globale

انگلیسی
totality