فارسی ویرایش

ریشه لغت ویرایش

  • نیاهندوایرانی

آوایش ویرایش

  • /کَم/

  صفت ویرایش

کم

  1. ویژگی چیزی که تعدادش زیاد نیست یا به اندازه مورد نظر نیست؛ ویژگی کمیت کوچک، اندک، قلیل. مقابل زیاد.
    کم ممکن است اصطلاح بسیار کهن و به شکل‌های کَم، کِم، کُم قابل صرف باشد؛ در زبان معیار باستان هر کدام مفهوم جداگانه‌ای دارند، که کَم نوعی غربیل یا غربال بوده که برای الک نخود و لوبیا و مناسب گندم و جو نبوده است.
  2. لبه یا قاب الک یا غربال. کمان.

  صفت تفصیلی ویرایش

  1. کمتر، اقل. الا، منهای. کمیاب، نادر.

زبان دیگر ویرایش

ریشه لغت ویرایش

  • عربی

  اسم ویرایش

کُمّ

  1. آستین.

––––

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ بزرگ سخن
  • فرهنگ لغت معین