یوم
فارسی ویرایش
ریشه لغت ویرایش
- عربی
آوایش ویرایش
- /یَوم/
اسم ویرایش
یَوم
ویرایش
یُوم
- مترادف بستن، جمع کردن در زبان فارسی؛ زمانی صرف میشود که از کسی بخواهند مثلا پنجره را ببندد.
- پنجرهَ نِه یوم.
- پنجره را ببند.
- پنجرهَ نِه یوم.
واژههای مشتق شده ویرایش
- یومافیوما، یوم الله، یوم الترویه، یوم التلاق، یوم التناد، یوم الحساب، یوم الحشر، یوم الدین، یوم الشک، یوم الطف، یوم الظفر، یوم العمل، یوم الفرقان، یوم القرار، یوم النشور
برگردانها ویرایش
ترجمهها
|
منابع ویرایش
- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس