آسیبدیده
فارسی
ویرایشریشه لغت
ویرایش- فارسی
آوایش
ویرایش- /آسیب/دیدِه/
صفت مفعولی
ویرایشآسیبدیده
- آنکه یا آنچه به او یا آن آسیب رسیده باشد؛ گزند یافته. صدمه دیده، ضربه خورده. مصدوم.
- کوشید تا از زمین برخیزد ولی ... با تنِ چنان کوبیده و آسیب دیده چگونه میتوانست.«قاضی»
برگردانها
ویرایشمنابع
ویرایش- فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن