فارسی ویرایش

ریشه‌ لغت ویرایش

  • پهلوی

آوایش ویرایش

  • /آشْنا/

  صفت ویرایش

آشنا

  1. خویش، فامیل، دوست، یار، شناخته، غیر از بیگانه.
  2. موافق، سازگار؛ کسی که از کاری اطلاع و آگاهی داشته باشد.

  اسم ویرایش

آشِنا

  1. (قدیمی): شنا.
    ای عاشقان! ای عاشقان! امروز ماییم و شما/ افتاده در غرقابه‌ای تا خود که داند آشنا.‌«مولوی»

واژه‌های مشتق شده ویرایش

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین