فارسی ویرایش

ریشه‌شناسی ویرایش

  • پهلوی

آوایش ویرایش

  مصدر فعل متعدی ویرایش

افروختن

  1. روشن کردن، روشن کردن آتش، روشن کردن چراغ.

  مصدر لازم ویرایش

  1. روشن شدن.
  2. تند شدن آتش.
  3. خشمگین شدن.

  تاریخچه ویرایش

  1. هندواروپایی ماده ماضی abrōxt و ماده مضارع abrōz در زبان پهلوی، از ماده ماضی abi-raux-ta* همساخته از ریشه -rauk و پیشوند abi و پسوند ماضی ساز ta و ماده مضارع abi-rauč-a* همساخته از همان ریشه و پیشوند abi و پسوند مضارع ساز a در زبان ایرانی باستان، از ریشه -leuk* به چم درخشیدن و نور دادن در زبان هندواروپایی. مقایسه شود با lūx به چم روشنی در زبان لاتین.

  فعل ویرایش

  1. کنش روشن کردن آتش، چراغ و مانند آن .کنش روشن شدن، درخشان شدن.
    تا شمع تو افروخت پروانه شدم / با صبر ز ديدن تو بيگانه شدم. «مولوی»

مترادف‌ها ویرایش

––––

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین