(تَ رُ)

فارسی

ویرایش

ریشه‌شناسی

ویرایش
  • نیاهندوایرانی

آوایش

ویرایش
  • [تعا/رف]

  اسم مصدر

ویرایش

تعارف

  1. خواستن از کسی، همراه با ادب و معمولا به‌اصرار، که عملی را انجام دهد یا دعوتی را بپذیرد.
    تعارف معرب تارف که از دو بخش تا - رَف شکل گرفته و رَف همان رفع زبان فارسی بوده و جمع اصطلاح در زبان معیار باستان، حل یا رفع مشکل یا مانعی توسط کسی است مانند عارف.
  2. خوشامد گفتن.
  3. پیشکش دادن.
  4. اظهار آشنایی کردن.
  5. در فارسی به معنی اغراق در ادای احترام و سپاسگزاری.
  6. پیش‌کش. هدیه. تحفه
  1. تعارف شاه‌عبدالعظیمی: تعارف ظاهری و غیرواقعی، تعارف توخالی.

––––

برگردان‌ها

ویرایش
ترجمه

منابع

ویرایش