فارسی ویرایش

ریشه شناسی ویرایش

  • فارسی

آوایش ویرایش

  • [دُختر/خوانده]

 صفت‌مفعولی ویرایش

دختر خوانده

  1. دختر خوانده بودن، دختر خوانده.
    چون بچه‌دار نمی‌شدند، طفلی را به دخترخواندگی پذیرفتند.

––––

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ بزرگ سخن