ریسمان
فارسی ویرایش
ریشه لغت ویرایش
- فارسی
آوایش ویرایش
- رِیسْمان/
اسم ویرایش
ریسمان
- رشته بلند و معمولا چند لایه از الیاف به هم تابیده شده که برای بستن یا آویزان کردن یا کشیدن چیزی و جز آن بکار میرود. طناب.
- ساعت آبیِ اهالی، عبارت است از یک کوزه کوچک ... که ریسمانی وسط آن بسته است. «آلحمد»
برگردانها ویرایش
ترجمهها
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین