میوه
فارسی ویرایش
ریشه لغت ویرایش
- فارسی
آوایش ویرایش
- /مِیوِه/
اسم ویرایش
میوه
- (گیاهی): بخشی از پیکر گیاهان نهاندانه که از رشد تخمدان بوجود میآید و دانه یا دانههای گیاه را در برمیگیرد و بعضی انواع آن خوراکی است؛ بار، ثمر.
- میوه ممکن است در زبان معیار باستان بصورت مَیوَ تلفظ میشده که کنایه از دادن نوشیدنی رایج آن دوران است.
استعاره ویرایش
- میوه دی دل کنایه از: فرزند.
––––
برگردانها ویرایش
ترجمهها
منابع ویرایش
- فرهنگ بزرگ سخن
- فرهنگ لغت معین