رنگ سیاه
رنگ سیاه

فارسی ویرایش

ریشه‌ لغت ویرایش

  • پهلوی

آوایش ویرایش

  • /سِیاه/

  اسم ویرایش

سیاه

  1. رنگی مانند زغال که تمام نورها را به خود جذب می‌کند؛ مقابل سفید.
  2. کسی که پوستش سیاه باشد، سیاه پوست، حبشی

  مثال ویرایش

  1. سیاه شوم: بدیمن.
  2. بازار سیاه: بازاری که در آن قیمت کالا را بیش از قیمت اصلی و رسمی خرید و فروش کنند.

––––

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ بزرگ سخن
  • فرهنگ لغت معین