فارسی ویرایش

ریشه‌ لغت ویرایش

  • پهلوی

آوایش ویرایش

  • /پاد/شاه/

  اسم مرکب ویرایش

پادشاه

  1. فرمانروایی که تاج و تخت داشته باشد، ملک، سلطان؛ هر سلطانی که دارای تاج و تخت باشد.
    پادشاه ممکن است تحصیف شده یا تغییر یافته فاتح شاه باشد، یعنی شاه شکست‌ناپذیر. این عنوان لقب کورش‌کبیر بود که هرگز شکستی را تجربه نکرده.
  2. حاکم، مسلط، صاحب اختیار.
  3. محیط، تاونده.

مترادف‌ها ویرایش

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین