یک کشتی باستانی

فارسی ویرایش

گونه‌های دیگر نوشتاری ویرایش

ریشه لغت ویرایش

  • فارسی

آوایش ویرایش

  • /کِشتی/

  اسم ویرایش

کِشتی

  1. وسیله نقلیه شناور در دریا یا رودخانه پر آب که نوع قدیم آن با نیروی باد یا پارو زدن و نوع جدید آن با انرژی سوختی حرکت می‌کند. قایق بزرگ، سفینه.
    ز کشتی همه آب شد ناپدید.....بیابان آموی لشکر کشید (شاهنامه)
  2. نوعی پیاله شراب.

  اسم ویرایش

کُشتی

  1. ورزش دو نفری که هدف از آن به پشت خواباندن یکی به وسیله دیگری. و بر دو گونه است، کشتی آزاد، کشتی فرنگی.
  2. زنار، کمربند.

  استعاره ویرایش

  1. کشتی کسی غرق شدن کنایه از: بسیار افسرده و غمگین بودن.
  2. (مجازا): تلاش و کوشش جسمی یا ذهنی بسیار سخت.

––––

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین