انگلیسی ویرایش

اسم ویرایش

stress (جمع stresses یا -)

  1. فشار
  2. دلهره
  3. تنش

فعل ویرایش

stress (سوم شخص مفرد حال ساده stresses، حال استمراری stressing، گذشته ساده و گذشته استمراری stressed)

  1. وارد شدن فشار (به بدن یا یک سازه)

که باعت لرزش شود.

  1. وارد شدن فشار روحی به یک شخص یا حیوان
  2. باقوت تلفظ کردن (یک هجا از کلمه)
  1. “Emphasis” is stressed on the first syllable, but “emphatic” is stressed on the second.