خانه
تصادفی
ورود
تنظیمات
کمک مالی
دربارهٔ ویکیواژه
تکذیبنامهها
جستجو
پادرهوا
زبان
پیگیری
ویرایش
فارسی
ویرایش
صفت
ویرایش
[کنایی]
بیثبات؛ متزلزل
متضاد:
پابرجا
مثال: 1- کارم در اداره پادرهواست و ممکن است بیرونم کنند. 2- طلب هایش پادرهواست و معلوم نیست چقدرش وصول شود.
منابع
ویرایش
فرهنگ معاصر فارسی امروز