فارسی

ویرایش

(کَ دَ)

مصدر لازم

ویرایش
  1. عمل کردن، به جا آوردن.
  2. به کاری پرداختن.
  3. تأثیر کردن، کارگر شدن.

منابع

ویرایش
  • فرهنگ لغت معین
  1. کار کردن

برگردان‌ها

ویرایش
ایتالیایی

operare

funzionare