فارسی ویرایش

گونه‌های دیگر نوشتاری ویرایش

ریشه‌ لغت ویرایش

  • نیاهندوایرانی
ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ کیخسرو دارد

آوایش ویرایش

  • /کی/خُس/رو/

  اسم خاص ویرایش

کی‌خسرو

  1. منسوب به خسرو، لقب یکی از پادشاهان مقتدر ایران که اذعان شده پیرو کیش زرتشت بود. [۱]
    که گفتی مرا چند خسپی مپای ..... به جشن جهانجوی کیخسرو درآی (شاهنامه)
  2. کیخسرو ممکن است کیخشرو نیز تعبیر شود و اگر این تعبیر درست باشد به معنی خوش راه رونده، خرامنده، کسی که در راه رفتن مانند کبک می‌خرامد، معنی می‌دهد.

مترادف‌ها ویرایش

––––

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

پانویس ویرایش

  1. او فرزند سیاوش و نوه کیکاووس پادشاهان ایران؛ او از طرف مادری نوه‌ افراسیاب پادشاه توران است. تا نوجوانی در توران می‌زیست ولی توسط گیو شناسایی و به ایران آورده شد. کیخسرو سرانجام سلطنت توران را منقرض کرد.