یار
اسم ویرایش
فارسی ویرایش
ریشهشناسی ویرایش
- دوست، همدم، معشو
قید ویرایش
- مجازاً رفیق یک رنگ و مواف
قید ویرایش
- ناصر، معین.
- همراه. ؛ ~ گرفتن در بازی یک یا چند تن از بازیکنان را برای کمک به خود برگزیدن.
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین
پسوند ویرایش
دارندگی: هوشیار (دارای هوش)
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین
برگردانها ویرایش
|
- انگلیسی
- yokefellow