آغازیدن

فارسی

مصدر

• /آغازیدَنْ/ آغاز + یدن

1. فرایند ایجیدن (ایجاد کردن) وضعیت نخستین چیزی؛ به شروع آوردن:

   • در جاواسکریپت برای آغازیدن یه غِیْرْپَذیر (متغیر) با ارزش undefined کلیدواژه var بَهْرِشته بشود (استفاده می‌شود).

عملواژه

• /آغازیدَن/

1. وضعیت نخستین چیزی را ایجیدن (ایجاد کردن)؛ به شروع آوردن:

   • در بهمن ۱۴۰۰ تجارتم را آغازیدم.

   • در اردیبهشت ۱۴۰۳ پروژه جدیدی را آغازیدم.

عملواژه‌های ساده

‎ عملواژه‌های ساده مصدر آغازیدن بن‌گذشته آغایزید بن‌کنون آغاز بن‌آینده آغازین فرایندی شخص مفرد جمع اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص گذشته من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها سادیک آغایزیدم آغایزیدی آغایزید آغایزیدیم آغایزیدید آغایزیدند آستانیک هی‌آغایزیدم هی‌آغایزیدی هی‌آغایزید هی‌آغایزیدیم هی‌آغایزیدید هی‌آغایزیدند شروعیک تی‌آغایزیدم تی‌آغایزیدی تی‌آغایزید تی‌آغایزیدیم تی‌آغایزیدید تی‌آغایزیدند جاریک فی‌آغایزیدم فی‌آغایزیدی فی‌آغایزید فی‌آغایزیدیم فی‌آغایزیدید فی‌آغایزیدند فرجامیک وی‌آغایزیدم وی‌آغایزیدی وی‌آغایزید وی‌آغایزیدیم وی‌آغایزیدید وی‌آغایزیدند پایانیک دی‌آغایزیدم دی‌آغایزیدی دی‌آغایزید دی‌آغایزیدیم دی‌آغایزیدید دی‌آغایزیدند پیوستیک پی‌آغایزیدم پی‌آغایزیدی پی‌آغایزید پی‌آغایزیدیم پی‌آغایزیدید پی‌آغایزیدند روالیک می‌آغایزیدم می‌آغایزیدی می‌آغایزید می‌آغایزیدیم می‌آغایزیدید می‌آغایزیدند کنون من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها سادیک آغازم آغازی آغازد آغازیم آغازید آغازند آستانیک هی‌آغازم هی‌آغازی هی‌آغازد هی‌آغازیم هی‌آغازید هی‌آغازند شروعیک تی‌آغازم تی‌آغازی تی‌آغازد تی‌آغازیم تی‌آغازید تی‌آغازند جاریک فی‌آغازم فی‌آغازی فی‌آغازد فی‌آغازیم فی‌آغازید فی‌آغازند فرجامیک وی‌آغازم وی‌آغازی وی‌آغازد وی‌آغازیم وی‌آغازید وی‌آغازند پایانیک دی‌آغازم دی‌آغازی دی‌آغاز دی‌آغازیم دی‌آغازید دی‌آغازند پیوستیک پی‌آغازم پی‌آغازی پی‌آغازد پی‌آغازیم پی‌آغازید پی‌آغازند روالیک می‌آغازم می‌آغازی می‌آغازد می‌آغازیم می‌آغازید می‌آغازند آینده من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها سادیک آغازینم آغازینی آغازیند آغازینیم آغازینید آغازینند آستانیک هی‌آغازینم هی‌آغازینی هی‌آغازیند هی‌آغازینیم هی‌آغازینید هی‌آغازینند شروعیک تی‌آغازینم تی‌آغازینی تی‌آغازیند تی‌آغازینیم تی‌آغازینید تی‌آغازینند جاریک فی‌آغازینم فی‌آغازینی فی‌آغازیند فی‌آغازینیم فی‌آغازینید فی‌آغازینند فرجامیک وی‌آغازینم وی‌آغازینی وی‌آغازیند وی‌آغازینیم وی‌آغازینید وی‌آغازینند پایانیک دی‌آغازینم دی‌آغازینی دی‌آغازیند دی‌آغازینیم دی‌آغازینید دی‌آغازینند پیوستیک پی‌آغازینم پی‌آغازینی پی‌آغازیند پی‌آغازینیم پی‌آغازینید پی‌آغازینند روالیک می‌آغازینم می‌آغازینی می‌آغازیند می‌آغازینیم می‌آغازینید می‌آغازینند نافرایندی انجامی من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها گذشته سادیک بآغایزیدم بآغایزیدی بآغایزید بآغایزیدیم بآغایزیدید بآغایزیدند شروعیک بتی‌آغایزیدم بتی‌آغایزیدی بتی‌آغایزید بتی‌آغایزیدیم بتی‌آغایزیدید بتی‌آغایزیدند پایانیک بدی‌آغایزیدم بدی‌آغایزیدی بدی‌آغایزید بدی‌آغایزیدیم بدی‌آغایزیدید بدی‌آغایزیدند پیوستیک بپی‌آغایزیدم بپی‌آغایزیدی بپی‌آغایزید بپی‌آغایزیدیم بپی‌آغایزیدید بپی‌آغایزیدند روالیک بمی‌آغایزیدم بمی‌آغایزیدی بمی‌آغایزید بمی‌آغایزیدیم بمی‌آغایزیدید بمی‌آغایزیدند من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها کنون سادیک بآغازم بآغازی بآغازد بآغازیم بآغازید بآغازند شروعیک بتی‌آغازم بتی‌آغازی بتی‌آغازد بتی‌آغازیم بتی‌آغازید بتی‌آغازند پایانیک بدی‌آغازم بدی‌آغازی بدی‌آغازد بدی‌آغازیم بدی‌آغازید بدی‌آغازند پیوستیک بپی‌آغازم بپی‌آغازی بپی‌آغازد بپی‌آغازیم بپی‌آغازید بپی‌آغازند روالیک بمی‌آغازم بمی‌آغازی بمی‌آغازد بمی‌آغازیم بمی‌آغازید بمی‌آغازند من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها آینده سادیک بآغازینم بآغازینی بآغازیند بآغازینیم بآغازینید بآغازینند شروعیک بتی‌آغازینم بتی‌آغازینی بتی‌آغازیند بتی‌آغازینیم بتی‌آغازینید بتی‌آغازینند پایانیک بدی‌آغازینم بدی‌آغازینی بدی‌آغازیند بدی‌آغازینیم بدی‌آغازینید بدی‌آغازینند پیوستیک بپی‌آغازینم بپی‌آغازینی بپی‌آغازیند بپی‌آغازینیم بپی‌آغازینید بپی‌آغازینند روالیک بمی‌آغازینم بمی‌آغازینی بمی‌آغازیند بمی‌آغازینیم بمی‌آغازینید بمی‌آغازینند دستوری - تو - تویان/شما - امر بآغاز بآغازید نهی نآغاز نآغازید

هم‌مصدرها

[[زبان:مصدر|الگو:وصف]] ناکُناییک کُناییک ناصریح صریح نااثریک اثریک ناجهلیک جهلیک ناجهلیک جهلیک ناجهلیک جهلیک کناشتی کنانشتی کناشتی کنانشتی کناشتی کنانشتی گزاری آغائیدن آغازیدن آغاشتن - آغااودن آغااوشتن - آغاودن آغاوشتن - گزارشی آغائادن آغاادن آغااشتن - آغااوادن آغااواشتن - آغاویادن آغاواشتن - انگیزی آغائاندن آغااندن آغاانشتن آغاشاندن آغااواندن آغااوانشتن آغااوشاندن آغاویاندن آغاویانشتن آغاوشاندن سببی آغائردن آغاردن آغارشتن آغاشردن آغااوردن آغااورشتن آغااوشردن آغاویردن آغاویرشتن آغاوشردن باعثی آغائاردن آغااردن آغاارشتن آغاشاردن آغااواردن آغااوارشتن آغااوشاردن آغاویاردن آغاویارشتن آغاوشاردن

فعل‌ها

فعل‌ها بن واژه آغازیدن بن ماضی آغایزید بن مضارع آغاز شخص مفرد جمع اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص گذشته من تو او ما شما اویان/آن‌ها ساده آغایزیدم آغایزیدی آغایزید آغایزیدیم آغایزیدید آغایزیدند استمراری می‌آغایزیدم می‌آغایزیدی می‌آغایزید می‌آغایزیدیم می‌آغایزیدید می‌آغایزیدند کامل آغایزیده بودم آغایزیده بودی آغایزیده بود آغایزیده بودیم آغایزیده بودید آغایزیده بودند التزامی آغایزیده باشم آغایزیده باشی آغایزیده باشد آغایزیده باشیم آغایزیده باشید آغایزیده باشند مستمر داشتم می‌آغایزیدم داشتی می‌آغایزیدی داشت می‌آغایزید داشتیم می‌آغایزیدیم داشتید می‌آغایزیدید داشتند می‌آغایزیدند حال من تو او ما شما اویان/آن‌ها ساده آغازم آغازی آغازد آغازیم آغازید آغازند استمراری می‌آغازم می‌آغازی می‌آغازد می‌آغازیم می‌آغازید می‌آغازند کامل آغایزیده‌ام آغایزیده‌ای آغایزیده/آغایزیده‌است آغایزیده‌ایم آغایزیده‌اید آغایزیده‌اند ملموس دارم می‌آغازم داری می‌آغازی دارد می‌آغازد داریم می‌آغازیم دارید می‌آغازید دارند می‌آغازند التزامی بآغازم بآغازی بآغازد بآغازیم بآغازید بآغازند آینده - من تو او ما شما اویان/آن‌ها خواهم آغایزید خواهی آغایزید خواهد آغایزید خواهیم آغایزید خواهید آغایزید خواهند آغایزید دستوری - تو - شما - امر بآغاز بآغازید نهی نآغاز نآغازید

ترجمه

وضعیت نخستن را ایجیدن (ایجادکردن)

• انگلیسی: initiate (en)

منبع

• یادداشت‌های مولف