فارسی ویرایش

ریشه لغت ویرایش

  • فارسی

آوایش ویرایش

  • /سَوارِه/

  صفت ویرایش

سواره

  1. منسوب به سوار، کسی که پیاده راه نمی‌رود وسیله دارد.
    ز تخم کیان بی‌گمان کس نبود.....که هرگز پیاده نبرد آزمود (شاهنامه)

زبان دیگر ویرایش

ریشه‌ لغت ویرایش

  • فرانسوی

  اسم ویرایش

سُوارِه

  1. مهمانی شبانه همراه با رقص و موسیقی، شب نشینی مجلل.

––––

برگردان‌ها ویرایش

منابع ویرایش

  • فرهنگ لغت معین