فارسی ویرایش

ریشه‌شناسی ویرایش

صدر + نشاندن

مصدر متعدی ویرایش

  1. نشاندن چیزی در ابتدا یه چیز ترتیب‌دار:
    هنگام بازنویسی برنامه‌ی روزانه‌ام، فعالیت‌های مهم‌ام را صدرنشاندم.
  2. (برنامه‌نویسی) یه فرایند که در آن مفسر زبان برخی از کدها را نخست می‌تفسیرد.
    جاواسکریپت در مرحله‌ی اجرا، اعلام کلاس‌ها، تابع‌ها، و متغیرها را می‌صدرنشانَد.

صرف فعل ویرایش

صدرنشاندن [صَدْرْنِشانْدَنْ]

برگردان ویرایش