پیکریدن

فارسی

مصدر

• /پِیْکَریدَنْ/ پیکر + یدن

1. فرایند عینیدن (تعیین کردن) چگونگی عملکرد یه سیستم:

   • پیکریدن پایگاه‌داده پیش از بهریدن (استفاده کردن) اش الزامی است.

عملواژه

• /پِیْکَریدَنْ/

1. (رایانش) چگونگی عملکرد یه نرم‌افزار را عینیدن (تعیین کردن):

   پایگاه‌داده هه (ORM) را پیکریدم تا از سمپاد پستگرس‌کیوال ببهرد (استفاده کند).

عملواژه‌های ساده

‎ عملواژه‌های ساده مصدر پیکریدن بن‌گذشته پیکرید بن‌کنون پیکر بن‌آینده پیکرین فرایندی شخص مفرد جمع اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص گذشته من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها سادیک پیکریدم پیکریدی پیکرید پیکریدیم پیکریدید پیکریدند آستانیک هی‌پیکریدم هی‌پیکریدی هی‌پیکرید هی‌پیکریدیم هی‌پیکریدید هی‌پیکریدند شروعیک تی‌پیکریدم تی‌پیکریدی تی‌پیکرید تی‌پیکریدیم تی‌پیکریدید تی‌پیکریدند جاریک فی‌پیکریدم فی‌پیکریدی فی‌پیکرید فی‌پیکریدیم فی‌پیکریدید فی‌پیکریدند فرجامیک وی‌پیکریدم وی‌پیکریدی وی‌پیکرید وی‌پیکریدیم وی‌پیکریدید وی‌پیکریدند پایانیک دی‌پیکریدم دی‌پیکریدی دی‌پیکرید دی‌پیکریدیم دی‌پیکریدید دی‌پیکریدند پیوستیک پی‌پیکریدم پی‌پیکریدی پی‌پیکرید پی‌پیکریدیم پی‌پیکریدید پی‌پیکریدند روالیک می‌پیکریدم می‌پیکریدی می‌پیکرید می‌پیکریدیم می‌پیکریدید می‌پیکریدند کنون من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها سادیک پیکرم پیکری پیکرد پیکریم پیکرید پیکرند آستانیک هی‌پیکرم هی‌پیکری هی‌پیکرد هی‌پیکریم هی‌پیکرید هی‌پیکرند شروعیک تی‌پیکرم تی‌پیکری تی‌پیکرد تی‌پیکریم تی‌پیکرید تی‌پیکرند جاریک فی‌پیکرم فی‌پیکری فی‌پیکرد فی‌پیکریم فی‌پیکرید فی‌پیکرند فرجامیک وی‌پیکرم وی‌پیکری وی‌پیکرد وی‌پیکریم وی‌پیکرید وی‌پیکرند پایانیک دی‌پیکرم دی‌پیکری دی‌پیکر دی‌پیکریم دی‌پیکرید دی‌پیکرند پیوستیک پی‌پیکرم پی‌پیکری پی‌پیکرد پی‌پیکریم پی‌پیکرید پی‌پیکرند روالیک می‌پیکرم می‌پیکری می‌پیکرد می‌پیکریم می‌پیکرید می‌پیکرند آینده من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها سادیک پیکرینم پیکرینی پیکریند پیکرینیم پیکرینید پیکرینند آستانیک هی‌پیکرینم هی‌پیکرینی هی‌پیکریند هی‌پیکرینیم هی‌پیکرینید هی‌پیکرینند شروعیک تی‌پیکرینم تی‌پیکرینی تی‌پیکریند تی‌پیکرینیم تی‌پیکرینید تی‌پیکرینند جاریک فی‌پیکرینم فی‌پیکرینی فی‌پیکریند فی‌پیکرینیم فی‌پیکرینید فی‌پیکرینند فرجامیک وی‌پیکرینم وی‌پیکرینی وی‌پیکریند وی‌پیکرینیم وی‌پیکرینید وی‌پیکرینند پایانیک دی‌پیکرینم دی‌پیکرینی دی‌پیکریند دی‌پیکرینیم دی‌پیکرینید دی‌پیکرینند پیوستیک پی‌پیکرینم پی‌پیکرینی پی‌پیکریند پی‌پیکرینیم پی‌پیکرینید پی‌پیکرینند روالیک می‌پیکرینم می‌پیکرینی می‌پیکریند می‌پیکرینیم می‌پیکرینید می‌پیکرینند نافرایندی انجامی من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها گذشته سادیک بپیکریدم بپیکریدی بپیکرید بپیکریدیم بپیکریدید بپیکریدند شروعیک بتی‌پیکریدم بتی‌پیکریدی بتی‌پیکرید بتی‌پیکریدیم بتی‌پیکریدید بتی‌پیکریدند پایانیک بدی‌پیکریدم بدی‌پیکریدی بدی‌پیکرید بدی‌پیکریدیم بدی‌پیکریدید بدی‌پیکریدند پیوستیک بپی‌پیکریدم بپی‌پیکریدی بپی‌پیکرید بپی‌پیکریدیم بپی‌پیکریدید بپی‌پیکریدند روالیک بمی‌پیکریدم بمی‌پیکریدی بمی‌پیکرید بمی‌پیکریدیم بمی‌پیکریدید بمی‌پیکریدند من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها کنون سادیک بپیکرم بپیکری بپیکرد بپیکریم بپیکرید بپیکرند شروعیک بتی‌پیکرم بتی‌پیکری بتی‌پیکرد بتی‌پیکریم بتی‌پیکرید بتی‌پیکرند پایانیک بدی‌پیکرم بدی‌پیکری بدی‌پیکرد بدی‌پیکریم بدی‌پیکرید بدی‌پیکرند پیوستیک بپی‌پیکرم بپی‌پیکری بپی‌پیکرد بپی‌پیکریم بپی‌پیکرید بپی‌پیکرند روالیک بمی‌پیکرم بمی‌پیکری بمی‌پیکرد بمی‌پیکریم بمی‌پیکرید بمی‌پیکرند من تو او منان/ما تویان/شما اویان/آن‌ها آینده سادیک بپیکرینم بپیکرینی بپیکریند بپیکرینیم بپیکرینید بپیکرینند شروعیک بتی‌پیکرینم بتی‌پیکرینی بتی‌پیکریند بتی‌پیکرینیم بتی‌پیکرینید بتی‌پیکرینند پایانیک بدی‌پیکرینم بدی‌پیکرینی بدی‌پیکریند بدی‌پیکرینیم بدی‌پیکرینید بدی‌پیکرینند پیوستیک بپی‌پیکرینم بپی‌پیکرینی بپی‌پیکریند بپی‌پیکرینیم بپی‌پیکرینید بپی‌پیکرینند روالیک بمی‌پیکرینم بمی‌پیکرینی بمی‌پیکریند بمی‌پیکرینیم بمی‌پیکرینید بمی‌پیکرینند دستوری - تو - تویان/شما - امر بپیکر بپیکرید نهی نپیکر نپیکرید

هم‌مصدرها

[[زبان:مصدر|الگو:وصف]] ناکُناییک کُناییک ناصریح صریح نااثریک اثریک ناجهلیک جهلیک ناجهلیک جهلیک ناجهلیک جهلیک کناشتی کنانشتی کناشتی کنانشتی کناشتی کنانشتی گزاری پیکئیدن پیکریدن پیکشتن - پیکاودن پیکاوشتن - پیکودن پیکوشتن - گزارشی پیکئادن پیکادن پیکاشتن - پیکاوادن پیکاواشتن - پیکویادن پیکواشتن - انگیزی پیکئاندن پیکاندن پیکانشتن پیکشاندن پیکاواندن پیکاوانشتن پیکاوشاندن پیکویاندن پیکویانشتن پیکوشاندن سببی پیکئردن پیکردن پیکرشتن پیکشردن پیکاوردن پیکاورشتن پیکاوشردن پیکویردن پیکویرشتن پیکوشردن باعثی پیکئاردن پیکاردن پیکارشتن پیکشاردن پیکاواردن پیکاوارشتن پیکاوشاردن پیکویاردن پیکویارشتن پیکوشاردن

فعل‌ها

فعل‌ها بن واژه پیکریدن بن ماضی پیکرید بن مضارع پیکر شخص مفرد جمع اول شخص دوم شخص سوم شخص اول شخص دوم شخص سوم شخص گذشته من تو او ما شما اویان/آن‌ها ساده پیکریدم پیکریدی پیکرید پیکریدیم پیکریدید پیکریدند استمراری می‌پیکریدم می‌پیکریدی می‌پیکرید می‌پیکریدیم می‌پیکریدید می‌پیکریدند کامل پیکریده بودم پیکریده بودی پیکریده بود پیکریده بودیم پیکریده بودید پیکریده بودند التزامی پیکریده باشم پیکریده باشی پیکریده باشد پیکریده باشیم پیکریده باشید پیکریده باشند مستمر داشتم می‌پیکریدم داشتی می‌پیکریدی داشت می‌پیکرید داشتیم می‌پیکریدیم داشتید می‌پیکریدید داشتند می‌پیکریدند حال من تو او ما شما اویان/آن‌ها ساده پیکرم پیکری پیکرد پیکریم پیکرید پیکرند استمراری می‌پیکرم می‌پیکری می‌پیکرد می‌پیکریم می‌پیکرید می‌پیکرند کامل پیکریده‌ام پیکریده‌ای پیکریده/پیکریده‌است پیکریده‌ایم پیکریده‌اید پیکریده‌اند ملموس دارم می‌پیکرم داری می‌پیکری دارد می‌پیکرد داریم می‌پیکریم دارید می‌پیکرید دارند می‌پیکرند التزامی بپیکرم بپیکری بپیکرد بپیکریم بپیکرید بپیکرند آینده - من تو او ما شما اویان/آن‌ها خواهم پیکرید خواهی پیکرید خواهد پیکرید خواهیم پیکرید خواهید پیکرید خواهند پیکرید دستوری - تو - شما - امر بپیکر بپیکرید نهی نپیکر نپیکرید

ترجمه

عینیدن (تعیین کردن) عملکرد

• انگلیسی: configure (en)