یافتن
فارسی ویرایش
ریشه لغت ویرایش
- فارسی
آوایش ویرایش
- /یافتَن/
مصدر متعدی ویرایش
یافتن
- پیدا کردن، حاصل کردن.
- به دست آوردن.
- شناختن.
- دیدن، حس کردن.
فعل ویرایش
- پیدا کردن، کشف کردن.
مترادفها ویرایش
فعلها | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
بن واژه | یافتن | ||||||
بن ماضی | یافت | ||||||
بن مضارع | یاب | ||||||
شخص | مفرد | جمع | |||||
اول شخص | دوم شخص | سوم شخص | اول شخص | دوم شخص | سوم شخص | ||
گذشته | من | تو | او | ما | شما | اویان/آنها | |
ساده | یافتم | یافتی | یافت | یافتیم | یافتید | یافتند | |
استمراری | مییافتم | مییافتی | مییافت | مییافتیم | مییافتید | مییافتند | |
کامل | یافته بودم | یافته بودی | یافته بود | یافته بودیم | یافته بودید | یافته بودند | |
التزامی | یافته باشم | یافته باشی | یافته باشد | یافته باشیم | یافته باشید | یافته باشند | |
مستمر | داشتم مییافتم | داشتی مییافتی | داشت مییافت | داشتیم مییافتیم | داشتید مییافتید | داشتند مییافتند | |
حال | من | تو | او | ما | شما | اویان/آنها | |
ساده | یابم | یابی | یابد | یابیم | یابید | یابند | |
استمراری | مییابم | مییابی | مییابد | مییابیم | مییابید | مییابند | |
کامل | یافتهام | یافتهای | یافته/یافتهاست | یافتهایم | یافتهاید | یافتهاند | |
ملموس | دارم مییابم | داری مییابی | دارد مییابد | داریم مییابیم | دارید مییابید | دارند مییابند | |
التزامی | بیابم | بیابی | بیابد | بیابیم | بیابید | بیابند | |
آینده | - | من | تو | او | ما | شما | اویان/آنها |
خواهم یافت | خواهی یافت | خواهد یافت | خواهیم یافت | خواهید یافت | خواهند یافت | ||
دستوری | - | تو | - | شما | - | ||
امر | بیاب | بیابید | |||||
نهی | نیاب | نیابید |
––––
برگردانها ویرایش
ترجمهها
منابع ویرایش
- فرهنگ لغت معین